ببخشيد نمي خواستم خصوصي ارسال بشه! چرا اين وبلاگ خود بخودي خصوصي مي كنه!

سلام

ممنون كه مطالب منو مي خونين!

پست اولتون خيلي طولاني بود!

موفق باشيد...

دعا کن که اين سفره بي نان نماند...

و اين دشت..بي عشق باران نماند...

دعا کن که يک ابر در اين بيابان...

ببارد و ديگر بيابان نماند...

کسي آرزو داشت عاشق نباشم...

و در کوچه هايت غزلخوان نماند...

کسي آرزو داشت در کوله بارم

نشان از تو و عشق و ايمان نماند...

زمستان و يک فصل پژمرده ماندن...

تو کاري کن اما زمستان نماند...

تو کاري کن اينجا در اين موج و طوفان...

دل عاشق من هراسان نماند...

و اين دشت..اين دشت تا فصل بارش...

دعا کن که بي عشق باران نبارد..

سلام

خيلي خوشحال شدم از اينكه برگشتي آقا مهدي عزيز

شعرت هم خيلي عالي بود

همون شعره بود كه توي تالار خوندي ديگه آره ؟

مهدي جان با يك غزل كوتاه بروز هستم

خوشحال ميشم از نظرات قشنگت استفاده كنم

ياعلي

براي باريدن ما رگبار لازم نيست.......

لذت بردم،

.

سلام و تبريك

اين شعر خوب و حرف دار حسن مطلع خوبي است بر يك شروع دوباره

فقط با مام كنار نيامدم شايد خواستيد تغييرش بدهيد،

و اما چه لذت بردم از اين مثنوي كه بي رحمانه زيبا بود،و حتما همه شنيده بودند جز من، به جمع سه شنبه ها حسودي مي كنم پيش خودمان باشد.

سلام آقا مهدي

داشتم توي گوگل دنبال خودم مي گشتم كه شما رو پيدا كردم

اميدوارم ديگه گمتون نكنم

...

نه گم نمي كنم

هنوز چشم به راه شعرهايي هستم كه هنوز نگفتي

سلام

اگه قرار باشه دنيا خوب باشه

هيشكي ظلم نكنه

هيشكي مظلوم نباشه

تبعيض نباشه

فساد نباشه

پس ظهور امام به چه دردي ميخوره؟

الان هيشكي از ته دل منتظرش نيست

ولي يه زماني ميرسه كه...

سلام داداشداداشداداشييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي

نه مشغامو ن ميدم بدوستام

ميدم به ما مانم بن ويسه

سر کوهي گر نيست

ته چاهي بدهيد تا براي دل خود بنوازم

عشق جايش تنگ است....

مباركه مهدي جان

شعرت قشنگ بود و به جا...

و غيره اش هم باشه براي يكم بعد كه يه كم حال داشته باشم...

دارم به اين فكر مي كنم كه چه فرقي مي كنه چي بنويسم هرچي بنويسم يه جواب كه بيشتر نداره ...

پاسخ مدير وبلاگ :

مثلا كه چي؟!

پاسخ پاسخ مدير وبلاگ:

...